انتشار گونه ای از پول در یک جزیره، در ابتدا به تحولات اقتصادی عمیق و دامنه دار مثبتی منجر و آثار اجتماعی اقتصادی امیدوار کننده ای به بار می آورد. با این حال افراط در خلق پول، نهایتا به تورم، اختلال در بازارها و فعالیت ها، تغییرات جدی در نحوه کنش و بر هم کنش مردم و تنزل اخلاق اجتماعی و تخریب زیست بوم می انجامد.
در بستر چنین تحولاتی در بافت و ساخت اقتصادی جزیره، قهرمانان داستان نیز با فرصت ها و چالش های متفاوتی مواجه می شوند. گاسپار که به سنگ های تزیینی قابل توجهی در صندوق هایش دسترسی دارد، بلند پروازانه به دنبال رویاهایی می رود که انتهایی ندارند. زندگی نیکی تحت تاثیر آثار سوء اخلاقی بجا مانده از خلق بی رویه پول و ابتذال اخلاقی ناشی از تمرکز قدرت و ثروت در دست همسرش، متاثر شده و هستی اش در معرض فروپاشی قرار می گیرد. آقای سوشیانت به رغم بینش عمیق اقتصادی و اجتماعیش توان مقابله با جاه طلبی های پایان ناپذیر گاسپار، متقاعد کردن آدرین، یا تقویت ادراکات ضعیف مردم پیرامون خود را ندارد. آدرین به رغم عدالت طلبی، صداقت و خیرخواهیش برای اصلاح امور به عاملی برای خونریزی و تشدید مشکلات امپراطوری پول محور جزیره تبدیل می شود و آرکان به رغم تمام بیطرفی، انصاف و وفاداری به دوستانش، قادر به درک درست مسائل در زمان مناسب و کنش موثر جهت مقابله با بحران های پیش رو نیست. همه شخصیت های این داستان از جایی به بعد اسیر، مقهور و قربانی شرایطی هستند که در آن خلق پول شئونات اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی محیط پیرامونشان را به انحطاط کشانده است. این در حالی است که توده مردم با غفلت از ریشه های بحران همچنان منتظر ناجی خیرخواه و درستکاری هستند که با نشاندنش بر مسند قدرت، بتوانند امور را به سامان آورند. این روایت صرفنظر از بیان اقتصاد پولی به زبانی ساده، خطرات سلطه بی قاعده دولت ها بر خلق پول را با توده مردم در میان می گذارد.